آیا شما بیش از ۳۹ ساعت در هفته کار میکنید؟ شغل شما ممکن است کشنده باشد.
طولانی بودن ساعات کار و اضطراب و کمتحرکی برای سلامتی ما مضرند؛ اما ما اکنون سختتر از هر زمان دیگری کار میکنیم. آیا زمان آن نرسیده است که ما از کار کردن شدید دست برداریم؟
هنگامیکه گروه جدیدی از دانشجویان پزشکی برای گذراندن طرح خود وارد بیمارستان بارکلیز در نیویورک شده بودند، یادداشتی را در صندوقپستیهای خود ملاحظه کردند که از طرف یکی از مسئولان بیمارستان نوشته شده بود: «به این جنگل خوش آمدید»، و در ادامۀ یادداشت آمده بود: «به شما توصیه میکنم که یک بالشت همراه خود به محل کارتان بیاورید. در این صورت خوابیدن زیر میز کار برای شما بسیار راحتتر خواهد بود. طرح شما یک دورۀ ۹ هفتهای پیوسته است که شما متعهد به گذراندن آن هستید… . یک بار دانشجویی درخواست یک روز مرخصی در تعطیلات آخر هفته کرد تا در مراسم خاکسپاری یکی از اعضای خانوادهاش شرکت کند. با تقاضای مرخصی او موافقت شد؛ اما به او گفته شد باید قبل از خروج میزش را تحویل دهد».
هرچند این یادداشتِ بدون امضا شوخی بود، اما پساز رسانهای شدن آن هیچکس نخندید. خاطرات روز مرگ آن پزشک ۲۱سالۀ انگلیسی که درحین گذراندن طرح خود در یکی از بیمارستانهای آمریکا، پساز ۷۲ ساعت کار مداوم درگذشت در اذهان مردم همیشه باقی است. بهنظر میرسد که امروزه، قوانین اخلاقی محیط کار در سراسر جهان اجرا میشود.
بررسی آمارهای مربوط به ساعات کار در طی ۳۰ سال گذشته نشان میدهد که در عصر حاضر، مشاغلْ بسیار طاقتفرسا و اضطرابآور شدهاند. کار شدید به عرف معمول بسیاری از کمپانیها تبدیل شده است. درواقع کار شدید مورد انتظار کارفرمایان است و تحسین آنها را درپی دارد. گاهی اوقات افراد برای اینکه کارفرما تشویقشان کند، در خارج از محل کار نیز به کار کردن ادامه میدهند. استراحت، سرگرمی، بازی با کودکان و مطالعۀ کتاب از مصادیق تنبلی تلقی میشود و باید از آنها پرهیز کرد. این قدرت اسطورهشناسی کار را نشان میدهد.
فرض بر این بود که فناوری ما را از شر دردسرهای روزمره نجات میدهد، اما ظاهراً اوضاع را بدتر کرده است. در سال ۲۰۰۷ تنها ده درصد از افراد در خارج از ساعات کاری ایمیلهای کاری خود را بررسی میکردند. امروزه به مدد تبلتها و گوشیهای هوشمند، ۵۰ درصد افراد، اغلب قبلاز خوابیدن، این کار را انجام میدهند.
برخی از شاهدان اظهار میکنند که کارکنان امروزی هرگز «خاموش» نمیشوند، بلکه مانند گوشیهای موبایل در پایان روز که از شدت خستگی به تختخواب میروند، در حالت «آمادهبهکار» (استند بای) قرار میگیرند. این حالت بیآسایشی و آزردگی بهویژه زمانی بارزتر میشود که کارکنان بهشدت منتظر فرارسیدن تعطیلات هستند. در ایالات متحده که یکی از بزرگترین و ثروتمندترین اقتصادهای دنیاست، کارکنان تنها قادرند دو هفته در سال به مرخصی بروند.
ممکن است شما به این نکته فکر کنید که این فعالیتهای افراطی برای بقای نسل بشر ضروری است و اگر ما بهشدت کار نکنیم از گرسنگی خواهیم مرد. بهراستی نوشتن آن همه نامههای احمقانۀ اداری چه فایدهای برای بقای نسل بشر دارد؟ اما مضراتِ کارِ شدید برای سلامتی انسان را نمیتوان نادیده گرفت. اضطراب بلندمدت و عصبانیت و بیتحرکی طولانی ازجملۀ عوامل بالقوهای است که باعث کشته شدن انسانها میشود.
پژوهشگران در مرکز علوم پزشکی دانشگاه کلمبیا اخیراً به ارزیابی فعالیتهای ۸۰۰۰ فرد شاغل بالای ۴۵ سال پرداختهاند. براساس نتایج این بررسی میانگین ساعات بیتحرکی در ساعات بیداری افراد در طی یک شبانهروز ۱۲ ساعت و ۳۰ دقیقه است. احتمال مرگ ناگهانی در افرادی که تا سقف ۱۳ ساعت در روز مینشینند، دوبرابرِ افرادی است که ۱۱ ساعت و ۳۰ دقیقه کمتحرکاند. آثار زیانبار ناشی از نشستن طولانی در محل کار، همانند خطرات سیگار کشیدن برای سلامتی است. براساس نتایج یک پژوهش دیگر بر روی ۸۵ هزار زن و مرد میانسال شاغل، همبستگی مستقیمی میان کار شدید و بیماریهای قلبی ازقبیلِ نامنظم شدن ضربان قلب و انسداد عروق وجود دارد که خطر وقوع سکتههای قلبی را تا پنج برابر افزایش میدهد.
اتحادیههای کارگری نیز مکرراً دربارۀ کار بیشازحد و آثار مخرب آن بر روابط انسانی و سلامت جسمی و روحی افراد هشدار میدهند؛ برای مثال در هفتۀ گذشته اتحادیۀ آی.جی. متال آلمان تقاضا کرد که ساعت کار کارگرانی که به ساخت قطعات فلزی برای شرکتهای خودروسازی مانند پورشه اشتغال دارند، بدون کاهش حقوق و تغییر شرایط به ۲۸ ساعت در هفته کاهش یابد. کارگران میگویند این برای راحتطلبی نیست، بلکه برای حفاظت از جان افراد است. کارگران نمیخواهند دچار مرگ زودرس شوند. شواهد علمی نیز مؤید اظهارات کارگران است. برطبق پژوهشهای اخیر در دانشگاه ملی استرالیا، کار کردن به هر میزان بیش از ۳۹ ساعت در هفته سلامتی انسان را با خطر مواجه میکند.
آیا حد معین و قابلِقبولی برای ساعات کار وجود دارد که سلامت انسان را به خطر نیندازد؟ یک پژوهشگر آمریکایی میگوید کارکنان در عصر حاضر فقط بهاندازۀ چهار ساعت در هر روز توانایی کار مفید دارند و بقیۀ ساعات کار در یک روز بیهوده است. او بیان میکند که بهسادگی میتوان مقیاس یک روزِ کاری را به چهار ساعت تغییر داد، بدون اینکه استانداردهای معیشتی افراد متزلزل شوند. دولت سوئد بهطور آزمایشی بودجهای را اختصاص داده است تا پرستاران خانگی که از بازنشستگان مراقبت میکنند، شش ساعت در روز کار کنند؛ اما بهاندازۀ هشت ساعت در روز حقوق بگیرند. نتیجۀ این اقدام کاهش تعداد بیماران و کاهش سطح اضطراب در جامعۀ سوئد بوده؛ زیرا اینگونه اقدامات تشویقی اثربخش است.
علاوهبر ساعات کاری در هفته و تعداد سالهایی که هر فرد قبلاز بازنشستگی باید کار کند، توجه به شرایط و محیط کار کارکنان نیز ضروری است. کار کردن در کارخانه بهدلیل وجود آلودگیهای صنعتی و صوتی، یا کار کردن بر روی ماشینآلات ساختمانسازی و راهسازی حتی برای چند ساعت نیز بسیار دشوار است. در اینگونه مشاغل که شیفتهای کاری در شب یا روزهای تعطیل نیز دارد، کارگران حتی نمیتوانند دقیقهای استراحت کنند.
متأسفانه تمدن بشری معیارهای صحیحی را برای تعریف میزان و شرایط کار فراهم نکرده است. براساس یک نظرسنجی که یوگاو انجام داده است، بیش از یکسوم کارگران انگلیسی معتقدند که شغل آنها بهدردنخور است. برخی از قوانینی که دربارۀ شرایط کار وجود دارد، حقیقتاً اخلاقی نیست. حتی متعهدترین کارکنان نیز همواره بر این باورند که یکچیز اصلی و بنیادی را گم کردهاند: زندگی را.
یک دیدگاه