آیا شما برنامهریزی و هدفگذاری برای سال جدید دارید؟
آیا شما برنامهریزی برای دو سال، پنج سال یا ده سال آینده دارید؟
آیا شما برنامهریزی برای دوران بعداز کسبوکار دارید؟
باهم بنشینیم و روزهای آخر سال را نگاه کنیم که چگونه گذشت؟
آیا به اهدافی که سال گذشته در اسفندماه برنامهریزی کرده بودید دست پیدا کردهاید؟ چند درصد موفق بودهاید؟
در انتهای سال هستیم و ابتدای سال جدید؛ اهداف خود را بر روی برگه پیادهسازی کنیم و برای بهدست آوردن آنها یک برنامهریزی عالی و منظم انجام بدهیم تا بتوانیم برنامهها را در سال جدید آغاز کنیم و به اهدافی که خواستهایم دست پیدا کنیم.
ولتر میگوید: «ما هرگز زندگی نمیکنیم؛ ما همیشه در انتظار زندگی هستیم».
وقتیکه به کسبوکار فکر میکنیم، دنبال این هستیم که چگونه یکشبه پولدار بشویم و راه صدساله را یکشبه طی کنیم، اگر بخواهیم عاقلانه به آن نگاه کنیم چنین راهی وجود ندارد مگر راههای…!
هر کاری خاکخوری خود را دارد و باید زمان خاکخوری بگذرد تا بتوانیم به درآمد قابلِقبولی دست پیدا کنیم تا بتوانیم به اهدافمان برسیم.
در کلاسهای دانشگاه از دانشجویانم خواستم که اهداف سال جدید را بنویسند. خیلی از این دانشجویان برایم نوشتند: «کی زنده است و کی مرده! ما که از فردای خودمون خبر نداریم، این چه موضوعی بوده».
و حدود ۸۰ درصد همین دانشجویان در موقع فارغالتحصیلی کسانی بودند که نه کاری داشتند و نه مهارتی و آن هم بهدلیل نداشتن هدف و برنامهریزی بود.
هدفگذاری دقیق باعث میشود که ما ضمیر ناخودآگاه خودمان را برنامهریزی کنیم نه دیگران، تا بتوانیم در زندگی فعال باشیم و بیشتر احساس مسئولیت کنیم و برای این احساس مسئولیت وقت و انرژی زیادی را صرف کنیم.
من و شما میتوانیم فردی حرفهای باشیم نه آماتور. نباید بگذاریم مسائلی همچون افکار منفی، کاهش عزت نفس، اضطراب و افسردگی و عصبانیت و ترس به سراغ ما بیاید و ما را از اهدافمان دور کند.
خودسازی
اول از همه دنبال زیرسازی خودم رفتم. دیدم چقدر کمبود و مشکلات در خودم هست و باید برای رسیدن به اهدافم این مشکلات را برطرف کنم. خیلی فکر کردم و به این نتیجه رسیدم که درطولِ دوران تحصیل در دانشگاه و مدرسه جای خیلی چیزها کم است و تا الآن کسی به ما نگفته است و توانستهام با جرئت و جسارتی که داشتهام همه را پشت سر بگذارم.
دنبال خودسازی خودم رفتم، دنبال رشد فردی و یادگیری رفتم، آموزشپذیر شدم، عزت نفسم را افزایش دادم، ضمیر ناخودآگاهم را برنامهریزی کردم و نگذاشتم دیگران یا شبکههای مجازی یا تلویزیون برایم برنامهریزی کنند. واکنشها را کنترل و حذف کردم و توانستم نکات دیگری را رعایت کنم تا بتوانم موفق بشوم و توانستم به اهدافم که برای خودم ترسیم کرده بودم دست پیدا کنم. برای تغییر کردن هیچوقت دیر نیست، اگر میخواهیم تغییر کنیم از همین الآن تغییر کردن در زندگی یا کسبوکار شروع کنید؛ قول میدهم با اجرای روشهای این یادداشتها ۱۰۰ درصد تغییر پیدا خواهید کرد. باید مانند عقاب باشیم و بالای ابرها پرواز کنیم و از بالای ابرها مدیریت کنیم، رهبری کنیم، همچون عقاب بر فراز اتفاقات زندگیمان به پرواز درآییم. عقابها هنگامیکه طوفان میشود، برخلاف همه که در جایی پنهان میشوند، برفراز ابرها به حرکت درمیآیند.
رشد
بزرگترین هدف و انتخاب ما در زندگی باید رشد باشد. رشد خودبهخود و با افزایش سن صورت نمیگیرد و باید هدفمند و ارادی باشد. جملۀ معروفی هست که میگوید: «احمقها هم پیر میشوند».
آیا تا بهحال فکر کردهاید که فرق انسانهای موفق و ناموفق در چیست؟
فرق انسانهای موفق و ناموفق در تواناییها و استعدادهای آنها نیست، بلکه در اشتیاق آنها در کشف استعدادهای نهفتهشان است. یادمان باشد هیچ عملی، مانند تعهد در رشد فردی ما مؤثر نیست.
تعهد یعنی وقتهایی که خستهایم و انگیزه و انرژی اندکی داریم نیز وظایف و کارهایی را که برای خودمان تعیین کردهایم انجام دهیم.
اصول خودسازی
- همیشه و در همه حال درحال رشد باشیم و هیچگاه متوقف نشویم. همیشه در حالت تهاجمی باشیم و حتی لحظهای به فکر ایستادن هم نباشیم چه برسد به عقب برگشتند. رشد یک انتخاب هدفمند و ارادی است، پس باید برای آن برنامه داشته باشیم.
- از همین لحظه شروع کنیم. همین حالا انجامش بدهیم. چرا باید از همین لحظه شروع کنیم؟
چون رشد خودبهخود اتفاق نمیافتد. چون رشد امروز یعنی تدارک دیدن فردایی بهتر. چون رشدکردن مسئولیت ماست.
بیایید بیماری «روزی در آینده» را برای همیشه کنار بگذاریم و از همین امروز خودمان را موظف کنیم که تواناییهای نهفتۀ خود را گسترش دهیم و به آن عمل کنیم.
- تمرکزمان باید بر روی خودشکوفایی و بالندگی باشد، نه بر ارضای نیازها و خوشیهای آنی.
خودشکوفایی بهمعنای گسترش توانمندیهای نهانی ماست. خودشکوفایی سرنوشت ما را رقم میزند و در این مسیر با اینکه زمانهایی هست که احساس رضایتمندی و خوبی داریم، اما در همۀ اوقات اینگونه نیست. احساس خوب محصول جانبی خودشکوفایی است، نه هدف آن.
- هیچوقت و هیچوقت به دستاوردهای کنونی قانع نباشیم.
ریک وارن میگوید: «بزرگترین دشمن موفقیت فردا، موفقیت امروز است».
مواظب باشیم به بیماری «مقصد» دچار نشویم. ما باید مسیرگرا باشیم تا مقصدگرا؛ در این صورت است که دائم درحال رشد و پیشرفت خواهیم بود. برد و موفقیت هم مانند باخت موقتی و گذراست و اگر بخواهیم همواره موفق باشیم، باید و باید به رشد فردی خود ادامه دهیم.
- همواره یاد بگیریم.
برای اینکه همواره درحال رشد باشیم، باید زمانهایی را به یادگیری اختصاص دهیم.
هنری فورد میگوید: «مشاهدات من گواه است که بیشتر افراد موفق از وقتیکه دیگران تلف میکنند، به بهترین شکل سود میبرند».
پس بیایید از امروز همیشه یک کتاب یا مجله همراهمان باشد تا در زمانهایی که منتظریم، به دانش خودمان اضافه کنیم. یا حتی می توانیم در شهر و پشت چراغ قرمز از نوارهای آموزنده استفاده کنیم.
فرانک کلارک میگوید: «بیشتر ما برای جبران آنچه امروز فراموش میکنیم، باید مطالب زیادی بیاموزیم».
فراگیری روزانه جوهر بیوقفۀ آموختن است.
- برای رشد فردیمان طرحریزی کنیم.
نایتینگل میگوید: «اگر کسی بهمدت پنج سال، روزی یک ساعت برای کاری وقت صرف کند، در آن کار ماهر میشود».
این گفته نشان میدهد که اگر بهطور منظم و روزانه رشد کردن را تمرین کنیم، تا چه حد توانمند خواهیم شد و موفقیتمان بیشتر از زمانی است که کار را گهگاه به تأخیر بیندازیم و سپس برای جبرانش بتازیم.
- بهایش را بپردازیم.
رشدکردن نیازمند نظم و انضباط است، اوقات فراغت ما را میگیرد، مجبور میشویم هزینۀ مالی بپردازیم و باید مدام با تغییرات مواجه شویم و خطر کنیم و گاهی رشدکردن فقط مستلزم تنهایی صرف است.
هزینههایی که در این راه باید بپردازیم، گاهی ما را از رشدکردن منصرف میکند، اما یادمان باشد اگر امروز رشد نکنیم، فردا گزینههای محدودتری خواهیم داشت.
- دانش و آموختههایمان را به عمل تبدیل کنیم.
چرا ما تغییر نمیکنیم؟ چرا درمقابلِ تغییر مقاومت میکنیم؟
ما تغییر نمیکنیم چون برنامۀ زمانبندی شدهای برای رشدمان نداریم.
ما تغییر نمیکنیم چون جستوجوی اشتباه میکنیم.
ما تغییر نمیکنیم چون آموختههایمان را بهکار نمیگیریم.
ما تغییر نمیکنیم چون کمالگرا هستیم و میخواهیم همهچیز کامل بشود، آنگاه شروع به تغییر کنیم.
ما تغییر نمیکنیم چون به اثر مرکب رفتار اعتقاد نداریم.
ما تغییر نمیکنیم چون مغروریم.
ما تغییر نمیکنیم چون جاهطلب نیستیم و جسارت کافی برای تغییر نداریم.
تغییر شهامت، جرئت، جسارت و جاهطلبی میخواهد.
برای اینکه آموختههایمان را عملی کنیم، هروقت چیزی آموختیم، از خود بپرسیم این مطالب کجا، چه زمانی و برای چه کسی مفید است و میتواند استفاده شود.
همچنین میتوانیم با یادداشتبرداری و مراجعه به آنها، آموختههایمان را اجرایی کنیم.
خودسازی (تغییر و توسعۀ فردی)
باید مثل عقاب باشیم، همانطور که عقابها بالای ابرها پرواز میکنند و به همۀ مسائل پیشروی خودشان مسلط هستند من و شما هم باید به همۀ مسائل تسلط داشته باشیم، عقاب باشیم ارزش خودمان را بالا میبریم، عقاب ارزش و نگرشی متفاوت با بقیه پرندگان و حیوانات دارد، عقابها وفاداری سرسختانه نسبتبه سازمان و افراد در سازمان دارند. عقابها هنگامیکه طوفان میشود، برخلاف همه که در جایی پنهان میشوند، برفراز ابرها به حرکت درمیآیند و نظارهگر همۀ مسائل هستند. پس بیاید قول بدهیم در زندگی و در کسبوکارمان عقاب باشیم.
انتخابهای ناچیز و بنیادی، انتخابهایی بسیار کوچکاند؛ اما هنگامیکه با پایداری در بازهای از زمان انجام گیرد، موفقیتهای بزرگی را نصیبمان میکند؛ برای نمونه میتوانیم با روزی یک صفحه مطالعه انقلاب بزرگی در زندگی خود ایجاد کنیم. یک صفحه کتاب درطولِ روز دو تا پنج دقیقه وقت ما را میگیرد و درطولِ سال میتوانیم ۳۶۵ صفحه کتاب را در ۱۸۲۵ دقیقه مطالعه کنیم. پس میتوانیم تغییر را از همین الآن آغاز کنیم.
درطولِ برنامۀ روزانهای که برای خود درنظر میگیرید یکسری تمرین را یادآوری میکنم، حتماً انجام بدهید؛ زیرا میتواند در سرنوشت شما تغییرات شگرفی ایجاد کند:
دفترچه یادداشت تهیه کنید و هر شب قبلاز خواب پنج آرزو را که دنبالش هستید و دستیافتنی است، بنویسید و مطالعه کنید و بخوابید.
صبح که از خواب بیدار میشوید، دنبال موبایل و چک کردن شبکههای مجازی نباشید.
بعداز شستن صورت و دستها صبحانهای خیلی عالی برای خود آماده کنید (بدون مواد قندی).
یک آهنگ انگیزشی گوش دهید که روی ذهن و مغز شما تأثیر فراوانی دارد.
زندگینامۀ آدمهای موفق را حتماً بخوانید و از آن درس بگیرید.
زندگینامۀ آدمهای شکستخورده را هم بخوانید تا بتوانید از شکستها پیروزی بسازید و شما دچار آن شکستها نشوید.
در ادامه دنبال برنامهریزی که شب گذشته داشتهاید باشید.
در آینه با خود جملات موفقیتآمیز را تکرار کنید. مانند من موفق میشوم، من پیروز میشوم و… .
این کارها را هر روز انجام دهید؛ بعداز مدتی میبینید جزو کارهای روزانۀ شما شده است و روزبهروز حالتان بهتر میشود.
یادمان باشد افراد موفق، با وجود تخصصهایشان و تعریف دیگران، باز بر ضعفهای خود آگاهند و خود را متخصص نمیدانند؛ درحالیکه افراد ناموفق با وجود ضعفهایشان، خود را متخصص معرفی میکنند.
فراموش نکنیم هیچگاه برای چیزی شدن دیر نیست. در هر سنی باشیم، میتوانیم در زندگی موفق بشویم و هر کسبوکاری را راهاندازی کنیم. تغییر جرئت میخواهد.
برای موفقیت باید تفکر آگاهانه داشته باشیم، باید بتوانیم افکارمان را کنترل کنیم. آیا میدانید چه مواردی مانع تفکر آگاهانه است؟ چگونه میتوانیم این موانع را ازبین ببریم یا کاهش دهیم؟
یکی از این موانع، افکار منفی است.
برای کاهش افکار منفی از همین حالا دفترچهای بههمراه داشته باشیم و افکار منفیای که به ذهنمان میرسد، بلافاصله یادداشت کرده و درمقابلِ آن فکر مثبتش را بنویسیم.
دومین مانع قضاوت کردن است. قضاوت سدی جلوِ تفکر آگاهانه است. سومین مورد غیبت است. غیبت بهشت زندگیمان را به آتش میکشد؛ بنابراین از امروز به جای قضاوت و غیبت، از دیگران بهدرستی تمجید و تعریف کنیم.
روابطمان را ارزیابی کنید. باید پنج نفری را که اطرافمان هستند، ارزیابی کنیم و بدانیم با چه کسانی در ارتباط هستیم که این ارتباطات بتواند در زندگی و کسبوکار به ما کمک کند و ما را به اهدافی که مدنظر خودمان است برساند.
روابط خود را ارزیابی کنیم و نمره بدهیم. باید براساس نمراتی که به خودمان میدهیم، روابط را محدود یا قطع کنیم یا حتی این شرایط باعث میشود، روابط جدیدی را شروع کنیم.
افراد موفق و کارآفرین زمانیکه دیگران خواب هستند، درحال برنامهریزی برای اهدافشان هستند.
چند نکته دربارۀ رشد در هدفگذاری
– برای نفوذ در دیگران باید تخصص بهدست آوریم؛ زیرا هنگامی میتوانیم بر دیگران تأثیر داشته باشیم که اعتبار داشته باشیم و اعتبار با تخصص بهوجود میآید.
– بزرگترین سرمایهگذاری در زندگی، سرمایهگذاری روی خودمان است.
– روند درست موفقیت، روندی با برنامه و قدمبهقدم است.
– تا آخر عمرمان باید رشد کنیم و از توقف و رکود بترسیم.
بزرگترین گناه ناامیدی است که در قلب بهوجود میآید؛ اگر این ناامیدی در قلب رسوخ کرده، بهطوریکه در ظاهر هم سرایت کند و از کلمات تراوش نماید، آنگونه که وقتی فرد را میبینند، آثار ناامیدی را از ظاهرش درک کنند، قنوط نامیده میشود که از گناهان کبیره است و خدا از شخص نمیگذرد و دعایش تا چهل روز اجابت نمیشود.
اهداف قدرتمند کاملاً خاص و مشخصاند. این نوع اهداف با کلماتی ادا میشوند که به ما تصویر ذهنی روشن و دقیقی از آنچه میخواهیم بهدست آوریم میبخشند. با خواندن آن اهداف از روی کاغذ یادداشت، خود دقیقاً میدانیم که چه میخواهیم.
هرچقدر هدفگذاری مشخص و روشنتر باشد بهتر و سریعتر میفهمیم که چه باید بکنیم و چگونه باید حرکت کنیم تا قادر باشیم منابع و مواد دستیابی به آن را فراهم سازیم.
یک دیدگاه