هر ساله از نیمهی دوم اسفندماه سرعت زندگی با نرخ فزایندهای افزایش مییابد، اینکه به پایان سال مالی اغلب شرکتها نزدیک میشویم و موسم پالایش و بستن حسابها و گزارشهاست و طبیعتا در محیطهای کاری، فشردگی کار زیاد میشود قابل درک است ولی یک چنین حال و هوایی برای خانواده و فرد به معنای کلمه قابل درک نیست!
واقعا مگر چقدر تفاوت دارد که من کاری رو که قراره برای یک دوست یا یکی از اقوام انجام بدهم زمان تحویل اون بیست و پنجم اسفندماه باشد یا دهم فروردین؟ لااقل برای امور غیرواجب؟ اگر یکی دو هفته جابجایی در زمان انجام یا تحویل کار در سایر ماههای سال پذیرفته شده بوده است، دلیل حساسیت روی نیمهی دوم اسفند را متوجه نمیشوم. خلاصه که گاهی لازمه مراقبت کنیم که آرامش و آسایش خودمون رو فدای صرفا وسواسهای زمانی پایان سال نکنیم.
و اما یکی از فرصتهای ناب برای آموزشهای عملی معیشتی به فرزندانمان رو نباید از دست بدهیم. به یقین بارها با این نکته و یا توصیه مواجه شدهایم که دو صد گفته چون نیم کردار نیست و یا اینکه به کرات شنیدهایم که به کار گرفتن نکاتی که به هوشیاری مالی فرزندان کمک میکند در عمل، ماندگاری بیشتری خواهد داشت پس بیایید این فرصت را دریابیم. واقعیت این است که تعطیلات سال جدید در کنار رویدادهای مختلفی که طی آن رخ میدهد یکی از بیمانندترین فرصتهای مشارکت دادن فرزندان در امور اقتصادی است بویژه از آنرو که تعطیلی مدارس و فراهم شدن فرصت همراهی را نیز باید غنیمت شمرد.
از سادهترین فعالیتهایی که در این ایام انجام میشود یعنی خرید یکجای مایحتاج خانواده، مواد اولیه خوراکی گرفته تا میوه و شیرینیجات همه و همه دنیایی از تجربیات جذاب برای مشارکت دادن کودکان است. درگیر کردن فرزندان و گاهی سپردن برخی امور به آنها و بودن در کنارشان برای دادن توصیههای مختلف، این فرآیند را بسیار اثربخش مینماید. اینکه تفاوت بین قیمت فلان خوراکی در مغازه ی محل با بازار اصلی یا عمده فروشات چقدر است و یا حتی تفاوت نرخ های اصطلاحا شب عیدی، انبوهی از نکات جذاب و شیرین در تجربه ی فرزندان تلقی میشود.
خرید پوشاک از سویی دیگر، مملو از حکایتها و تجربیات تربیتی در حوزه ی مباحث مالی و اقتصادی برای کودکان است و گاهی تجربه ی ازدحام خرید شب عید، درسی ارزشمندی برای برنامهریزی زمانی در سالهای آتی از دید آنان! برنامه ریزی برای سفر هم دنیایی از تجربیات سخت و شیرین به همراه دارد که پرداختن به آن دید و بینش روشنتری را به فرزندان ما میدهد، کافی است فقط به همین نکته بسنده کنیم که از چند روز قبل ازیک سفر زمینی(مثلا با وسیله شخصی)، فرزند ما لیست ضروریات همراه رو آماده کند و طی سفر نقایص اون رو کامل کند.
از نکات آموختنی فرهنگ دید و بازدید و صله رحم (توجه خاص به احسان و دوستی در این ایام) که بگذریم به مراسم به یاد ماندنی عیدی گرفتن میرسیم که آن هم مملو از حکمتها و آموزههای ارزشمند مالی و اقتصادی است. قدری خلاقیت و البته صرف وقت باعث میشود که هدایایی دوست داشتنی را جایگزین اسکناس کنیم و مهمتر از آن آموختن یکی از بنیادهای مهم در مباحث مالی و اقتصاد شخصی یعنی: بخشش
اینکه فرزندان ما بیاموزند که به رغم همه ی سبک و سنگین کردنهای مالی، صرفه جوییها، مدیریتها، پساندازها، سرمایهگذاریها و کسب درآمدهای مختلف که در تصمیمات اقتصادی روزمره خود داریم یکی دیگر از بنیادهای فرهنگی- مالی، بویژه برای رسیدن به تعادل و آرامش، فرهنگ بخشش و هدیه است که نوروز هر سال به شکل عیدی تجلی میکند، از نکات جذابی است که میتواند از اسفندماه و در قالب شرکت در جشنهای احسان و خیریهها نیز مقدمه چینی شود.
واقعیت این است که صرف گرفتن عیدی، تنها نیمی از مفهوم بخشش و احسان را انتقال میدهد حال آنکه این مفهوم دو سویه است و سوی دیگر آن در قالب هدیه و عیدی دادن و مشارکت در امور خیریه محقق میشود پس چه نیکوست که از ایام پایانی اسفند در این راستا هم نهایت استفاده را ببریم و مثلا بصورت مشترک با فرزند یا فرزندانمان در این دست احسانها مشارکت کنیم و با خلاقیتهای شیرین همچون بخشش به نسبتهای یک به پنج یا ده (به ازای هر هزار تومانی که فرزندمان از پول خودش برای امور خیریه کنار میگذارد ما نیز پنج یا ده تومان به آن پول اضافه کنیم) این آموزه را جذابتر نیز بنماییم.
بخش انتهایی نیز از جنس آموزش مدیریت زمان و برنامهریزی آنهم برای تکلیفهای عید است، اینکه کودکان بیاموزند که به عنوان مثال یک روز در میان ساعاتی را صرف انجام امور تکالیف خود بنمایند و انجام آن را به روزهای پایانی موکول نکنند از جمله اصول ارزشمندی است که میتواند الگوی خوبی برای سایر مراحل زندگی نیز تلقی شود.
آرزوی سالی پردرآمد و کم هزینه برای همگی خوانندگان معیشت
اشتراک ماهنامه
یک دیدگاه