همه ما بدون توجه به مرزهاي فرهنگي که در آن قرار داريم دو دسته نياز پايهاي داريم، نيازهاي جسمي همچون خوردن، خوابيدن، ورزش و نيازهاي عاطفي همچون احساس امنيت، توجه و دوستي. در واقع، سلامت روانشناختي ما به تواناييمان در برآوردن اين نيازها با بهرهبرداري مؤثر و بهرهور از توانمنديهاي ذاتيمان وابسته است.
در جامعه صنعتي و مدرن امروز، پول يکي از عواملي است که بر تمام نيازهاي ما اثر گذاشته است. بدون ترديد، اثر پول بر نيازهاي جسمي از همه بارزتر است؛ براي مثال، بدون داشتن پول کافي براي پرداخت اجارهبها يا مبلغ رهن، قطعاً شما نميتوانيم از سرپناه خوب و به تبع آن احساس امنيت برخوردار شويم. از طرفي، پول حتي بر توانايي ما در برآوردن نيازهاي عاطفيمان نيز اثر ميگذارد، هر چند برخي از نيازهاي عاطفي در مقايسه با ديگر موارد بيشتر تحت تأثير پول قرار دارند براي مثال به رغم اينکه دستيابي به احساس شايستگي و موفقيت بدون پول همواره امکانپذير است، در فرهنگ امروز ما اين نيازهاي عاطفي نيز با ميزان دسترسي به پول گره خوردهاند و لذا کار را براي برآوردن چنين نيازهايي بس دشوار ساختهاند. به علاوه، از آنجايي که پول در مقايسه با نيازهاي عاطفي ما (همچون عشق، احساس امنيت و توجه) شاخصي واقعي و قابل اندازهگيريتر به شمار ميرود، به سهولت با نيازهاي عاطفي ما گره خورده است، بهطوري که قادر به تفکيک اين دو از هم نيستيم. شايد برخي اوقات به باور رسيده باشيم که پول همارز با «عشق» يا «امنيت» و يا «توجه» است. بهترين شاهد براي همپوش بودن اين دو نياز، رضايت عاطفي حاصل از برآورده کردن نيازهاي جسمي اطرافيانمان در مناسبتهايي همچون عيد نوروز است! کداميک از ما منکر تقويت احساس رضايت و توجه عيديگيرنده (به ويژه در سنين پايينتر) هستيم؟ کيفيت اغناي عاطفي غرايز ما در تعطيلات عيد نوروز چه رابطهاي با سطح تمکن مالي خانواده دارد؟
هر چند پول جزء ضروريات يک زندگي خوب به شمار ميرود، ولي حقيقت اين است که پول بيشتر، بهطور خودکار مشکلات ما را حل نکرده يا استرسمان را کاهش نميدهد. به تعبير يکي از دوستان، در برآورده کردن آستانهاي و حداقل نيازها، اولويت با توجه به نيازهاي جسمي و مادي است (چرا که در غياب رفاه حداقلي در اين زمينه، پرداختن به نيازهاي عاطفي بسيار دشوار خواهد بود) ولي پس از نيل به رفاه نسبي ذکر شده، اولويت با برآوردهسازي نيازهاي عاطفي خانواده است. به بيان ديگر در آسيبهاي ناشي از فقدان نيازهاي دوگانه، سهم و وزن بيشتر در اثرگذاري با نيازهاي جسمي و مادي است و در بهرهمندي از مزاياي ناشي از توجه به نيازهاي مذکور، اولويت با برآوردهسازي نيازهاي عاطفي است.
اشتراک ماهنامه
یک دیدگاه