هنگامیکه یک مصاحبه با قحطی سؤال مواجه میشود، سؤالاتی دربارۀ نقاط ضعف شما به میان میآید. به یاد داشته باشید که اگر میخواهید طی مصاحبه به بد بودن وضعیف خود در امری اشاره کنید، این باید آخرین موردی باشد که میگویید. ممکن است در چنین مواقعی از مصاحبه، شما حتی حالت تهوع داشته باشید، اما باید به هنگام بحث دربارۀ مسائل وحشتناک، آرامش خود را حفظ کنید؛ اما شما نمیتوانید وانمود کنید که هیچگونه ضعفی ندارید، زیرا شما هم انسانید و قطعاً ضعفهایی دارید. شما باید خودتان باشید. خبر خوب این است که میتوانید دربارۀ ضعفهای خود به مصاحبهکننده پاسخ دهید بدون اینکه وجهۀ شما خراب شود. کمالگرا نباشید، زیرا این خود ممکن است ضعف شخصی باشد. به شما نشان خواهیم داد که:
- یک مصاحبهکننده مایل به شنیدن چه نکاتی در مورد ضعفهای شماست.
- چگونه باید به سؤال: “بزرگترین ضعف شما چیست؟” پاسخ دهید.
- مثالهایی برای پاسخ بهینه به سؤالهایی در مورد ضعف نیز بیان میکنیم.
اگر مایلید که مصاحبۀ شغلی را به پیشنهاد شغلی تبدیل کنید، به چکلیستی که اینجا به شما ارائه میدهیم توجه کنید؛ نکاتی که باید حین، قبل و بعد مصاحبۀ خود انجام دهید. اطمینان حاصل کنید که هیچ چیز ذهن شما را دچار خطا نخواهد کرد. مصاحبهکننده با پرسیدن اینکه بزرگترین ضعف شما چیست، به دنبال کشف چه چیزی در شماست؟ رازی برای پاسخ به این سؤال وجود دارد، درواقع چگونگی پاسخ دادن شما مهم است نه اینکه چه پاسخی بدهید.
مصاحبهکننده بهدنبال سه ویژگی است:
- خودآگاهی: کاندیدای ایدئال برای کسب شغل، در هنگام تمرکز مصاحبهکننده به این صفت فردی، ضعف خود را انکار نمیکند، اما ضعفی که وی بیان میکند با وظایف کاری تداخلی ندارد. برای مثال: «بله ضعف بزرگ من، ناتوانیام برای شرکت در کارهای تیمی است، به همین دلیل است که رانندگی کامیون را انتخاب کردهام تا بیشتر وقت بهخوبی کارم را انجام دهم.» اما فردی که در پاسخ به این سؤال ناتوان باشد، ضعف خود را انکار میکند و هر انکار میتواند یک امتیاز منفی حین مصاحبه باشد. پاسخ او اینگونه است: «ضعف؟! نقاط ضعف؟ حتما شوخی میکنید! من ضعفی ندارم».
- صداقت: اشتباه بزرگ دوم، دروغ است. نامزد واقعی برای تصاحب شغلی دربارۀ نقاط ضعف خود دروغ نمیگوید. ضعف خود را مطرح کنید و دربارۀ مراحل رفع آن نیز بحث کنید. برای مثال: «ضعف من در این است که در محاسبۀ زمان برای پایان یک پروژه مهارت زیادی ندارم، ازاینرو بیشتر مایل به انجام پروژههای کوتاه هستم. گاهی نیاز دارم تا بیشتر عجله کنم و برای کنترل این موضوع نیاز به توجه بیشتری دارم، اما برای مدیریت پروژه در دورههایی ثبت نام کردهام.»
اما این اشتباه است که قدرت خود را ضعف بدانید و مثلاً اینچنین بگویید: «خب ضعف من؟ من کمالگرا هستم و همهچیز باید برایم در حد کامل و تام باشد و در این باره بسیار وسواس دارم؛ بهویژه در یک سازمان و معتقدم که این بد است».
- ارتقای خود: بخش مهمی از پاسخ به سؤالات دربارۀ ضعف این است که شما نشان دهید بهسمت بهبود در حرکتید. شما باید در ذکر مواردی که برای رفع ضعف خود در نظر دارید، حتی جزئیات را متذکر شوید. مثلا بگویید: «ضعف من درحین انجام پروژههای گروهی است، مادامی که مجبور به انجام کاری با شخص دیگری باشم و اگر آن فرد کاملاً مطابق خواست من فعالیت نکند، باعث بیحوصلگی من میشود. ازاینرو سعی میکنم با سرپرست پروژه این موضوع را مطرح کنم تا بهتر آن را مدیریت کنم و ازطرفی در دورههای کسب مهارتهای گروهی نیز شرکت میکنم».
یادتان باشد شما دربارۀ گناهان یا ترسهای دوران کودکی حرف نمیزنید. بنابراین نیازی نیست دربارۀ بزرگترین ضعف مربوط به تمام دوران زندگی خود حرف بزنید تا منتظر رحمت باشید. مثلاً بگویید: «من از حیوانات متنفرم، خصوصاً سگها، من نمیدانم چرا از وجود حیوانات متنفر هستم و از همان زمان که پرنده مرا یک گربه خورد چنین حسی دارم، نمیدانم باید چه کنم». بنابراین دربارۀ بیان ضعفهای خود خیلی سرسخت نباشید و دست به هر اعترافی نزنید.
در اینجا سؤالهای رایجی را که ممکن است مصاحبهکننده از آنها استفاده کند تا به نقاط ضعف شما پی ببرد بیان میکنیم.
- ضعف شما چیست؟
- بزرگترین ضعف شما چیست؟
- در چه اموری بیشتر ضعف دارید؟
- در چه مهاراتی ضعف بیشتری دارید؟
- ازنظر خودتان ضعفتان چیست؟
- نقاط قوت شما درمقابل ضعفتان چیست؟
- نظر رییس فعلی یا سابقتان دربارۀ ضعفهایتان چیست؟
- نظرات خود برای کنترل یک وضعیت دشوار کاری را بیان کنید.
برخی از تغییرات آنی به شما این امکان را میدهند که با قدرت بیشتری پاسخ دهید. پس فرصت را هدر ندهید. بدانید که ضعف و قدرت هردو باید شناسایی و کنترل شوند، پس مثالهای ما را برای چگونگی پاسخ دادن به سؤالهایی دربارۀ آنها با دقت بخوانید. چگونه میتوان از مجموعۀ ضعفها در وهلۀ اول سود برد؟ بهتر است فهرستی از ضعفهای خود تهیه کنید، زیرا مهم است که آنها را بشناسید تا درصورت لزوم راجع به آنها حرف بزنید. این امر اهمیت بسزایی دارد، زیرا ممکن است اولین سؤال مصاحبهکننده، دقیقاً دربارۀ ضعف شما باشد و در ادامه نیز بازهم به سؤالات دیگری از ضعف شما بپردازد. پس بد نیست که به نکاتی در ادامه که برای ایجاد فهرستی از ضعفهاست توجه کنید. لذا از خود بپرسید:
آیا کار یا مهارتی وجود دارد که من مایل به انجام آن نباشم و در آن ضعیف باشم؟ آیا تا به حال در کار شکست خوردهام؟ آیا تا به حال دست به اصلاح اشتباهاتم زدهام؟ آیا سرپرست من تا به حال از من خواسته بر روی کاری که در آن ضعف دارم متمرکز شوم؟ آیا تا به حال فردی را برای انجام کار خاصی مورد انتقاد قرار دادهام؟
به یاد داشته باشید که پاسخ شما به سؤالهایی در مورد ضعفتان باید دارای دو بخش باشد: اول اینکه ضعف شما چیست، دوم اینکه شما برای رفع آن چه میکنید. بنابراین، پس از ایجاد فهرستی از ضعفهای خود سعی کنید بر روی آنهایی که بیشتر برای رفعشان تلاش کردهاید متمرکز باشید. و سپس به این توجه کنید که چه مهارتهایی را باید برای رفع ضعفهای خود بیاموزید. مهارتهای اصلی را بشناسید:
توجه همیشگی به زمان، بهتر کار کردن تحت فشار، توانایی حرفهای بودن، توجه به کار در محیطهای پیشرفته و فعال، دارای نگرش مثبت و بهدنبال شکوفایی باشید، به جزئیاتی ازقبیل، سرعت، دقت و پیگیری و چندوظیفهای بودن بیشتر توجه کنید، همیشه بهدنبال یادگیری و حفظ اطلاعات باشید، به مهارتِ خوب گوش دادن و پیروی از دستورکار معطوف باشید.
به خاطر بسپارید که برای تهیۀ فهرستی از ضعفهای خود به مهارتهای مرتبط با شغل متوجه باشید و ضروری نیست که همۀ ضعفهای موجود در زندگی خود را با مهارتها تطبیق دهید. از بحث دربارۀ نقاط ضعف خود هراس نداشته باشید و نشان دهید که برای رفع آنها مصمم هستید. نشان دهید که مصمم برای کسب اطلاعات جدید برای بهبود خود هستید، اگر پیشنها شغلی به دنبال فردی مثبت، شفاف و صمیمی باشد اما شما این صفات را نداشته باشید و بهدنبال جعل آنها باشید، قطعاً با مشکل مواجه خواهید شد. هنگامیکه شما برای کاری مبنی بر نوشتن مطالب، داوطلب میشوید، نیازی نیست از ناتوانایی خود در امور نرمافزاری یاد کنید و بیان کنید که برای نوشتن به استفاده از تکنولوژی مایلید. فرضاً اگر یکی از مهارتهای مورد نیاز برای کاری سرگرم کردن مردم است، مستقیماً بیان نکنید که نمیتوانید؛ بهتر است بگویید برای سرگرمی افراد تمام تلاش خود را میکنید. بنابراین، بدانید که بخش بزرگی از فهرست مربوط به نقاط ضعف شما، چگونگی تلاش شما برای رفع این ضعفها طی پاسخهایی است که میدهید. نشان دهید که در جهت بهبود ضعف خود فعال هستید. آیا تا به حال مواردی از این دست که بیان میکنیم را برای بهبود ضعف خود انجام دادهاید:
ثبت نام در کلاس، آموزش دیدن، پیوستن به گروهها یا کارگاهها، انجام فعالیتهای جدا از کار که به پرورش شما کمک کنند، کمک گرفتن از مشاور، استفاده از ابزارهایی برای رفع ضعف.
و بدانید که باید نمونه یا نمونههایی از موفقیت در راه خود داشته باشید. بنابراین از خود بپرسید: آیا سرپرست شما نشانی از تغییر پس از تلاش شما برای رفع ضعفتان را مشاهده کرده است؟ آیا متوجه بهبود خود شدهاید؟ آیا قادر به حل مشکلات خود با نتایج واضحی بودهاید؟
روشی به نام STAR وجود دار که کمک میکند بدانید، تلاشهای شما برای بهبود مؤثر است یا نه. این روش به شما کمک میکند که بدانید چطور در مصاحبه داستانِ موفقیتِ خود را تکمیل کنید و میتوانید از آن برای پاسخ دادن به سؤالاتی راجع به ضعف نیز استفاده کنید و میتوانید از آن برای پاسخ به سؤالات هرگونه مصاحبهای بهره ببرید. این روش درواقع کوتاهشدۀ موقعیت، وظیفه، عمل و نتیجه است.
موقعیت: با شرح وضعیتی که در آن با مشکل مواجه هستید و برای رفع آن نیاز به مهارت دارید، بهدنبال ارائۀ ایدۀ جدیدی باشید. وظیفه: سپس به توضیح عملی بپردازید که شغل شما در چنین موقعیتی به آن نیاز دارد. عمل: پس از اینکه شما پیشنهاد خود برای حل مسئله را ارائه دادید و اگر راه متفاوتی درنظر داشتید باید علت انتخاب این راه را نیز شرح دهید. نتیجه: خب در پایان چه چیزی رخ داد؟ در تصورتان چطور از پسِ چنین موقعیتی برآمدید؟ بهتر است به واکنشهای خود نمره بدهید و بهدنبال کسب بهترین نمره و تصور موقعیتهای متفاوت باشید.
در ادامه شاید بخواهید بدانید که مهمترین مهارتها برای استخدام از دیدگاه مدیران چیست و آیا همۀ این قبیل مهارتها به امور شغلی مربوط است؟ ما تعدادی از مهمترین مهارتها برای کسب شغل را به شما معرفی میکنیم: قابلیت کار گروهی، مدیریت زمان، اشتراکگذاری مسئولیت، صبر، تمرکز، مهارت شرکت در جلسات، مهارتهای نوشتاری، توان اظهارنظر دربارۀ مسائل مرتبط کاری.
حال میدانید که برای شرکت در مصاحبه باید ضعفهای کاری خود را از پیش بشناسید و به چگونگی صحبت کردن دربارۀ ضعفهایتان دقت کنید و مهارتهای لازم در رفع آنها را بهتر درک کنید.
یک دیدگاه