روزهای نزدیک به عید نوروز روزهای پر تب و تابی است. مردم برای خرید عید به مراکز خرید میروند. با شوق و ذوق به دنبال اجناس خود میگردند و گاهی در لابهلای زرق و برق مغازهها پولهایی بیشتر از وسع خود یا آنچه در ابتدا مد نظرشان بوده است، هزینه میکنند. گاهی در یک فروشگاه بزرگ با کالایی روبهرو میشوند که امکان خرید آن را ندارند و در اندک زمانی بعد، خود را مشغول خرید اقلام کوچک زیادی میبینند که اولویت خریدشان نبوده است. آمارها نشان میدهد که آمریکاییها حدود ۶۵ میلیارد دلار در روزهای منتهی به کریسمس خرید میکنند. چه اتفاقی میافتد که ما بیهدف هزینه میکنیم و برخی کالاها را میخریم؟
شاید اولین جوابی که به ذهن میرسد این باشد که طرح جلد یک پفک، شکلاتی خارجی که طعم خاصی را تداعی میکند، نظاره کردن مردمی که جنس خاصی را خریداری میکنند، همه و همه باعث میشود تا عنان از کف دهیم و بی اختیار کالاهایی را خریداری کنیم که برای خرید آن آماده نبودهایم. اما توضیحات دیگری نیز برای این سؤال وجود دارد. یکی از این پاسخها را حدود ۲۰ سال پیش دو روانشناس به نامهای بامیستر و تایس ارائه کردهاند. آزمایش تأثیرگذار بامیستر و تایس بعد از حدود ۲۰ سال، همچنان ذهن محققان بسیاری را به خود مشغول کرده است. آنان گروهی از افراد را به آزمایشگاه خود دعوت کردند و روبهروی آنان یک ظرف پر از کلوچههای تازۀ داغ و ظرفی دیگر پر از تربچه قرار دادند. به یک گروه کلوچه و به گروه دیگر تربچه دادند؛ به گروه آخر هیچ چیزی ندادند. سپس از آنان خواستند که پازلی حلنشدنی را حل کنند. آنان به صورت غیرمنتظرهای متوجه شدند که گروه اول به طور متوسط ۱۹ دقیقه و گروه دوم حدود ۸ دقیقه بیشتر از گروه آخر (گروه کنترل) در این بازی دوام آوردند.
بامیستر و تایس اسم این اثر را «تهکشیدگی خویشتن » نامیدند. اسم سنگینی که به قدرت اراده و خودکنترلی افراد اشاره میکند. آنها بیان کردند که ما «ظرفیت محدودی از اراده داریم که با استفادۀه بیشازحد کاهش مییابد. خوردن تربچه هنگامی که با کلوچهها و شیرینیهای تازۀ پخته شده احاطه شدهای، یک شاهکار حماسی از انکار «خویشتن» است.» استدلال آنان این بود که اِعمالِ اراده انرژی را کاهش میدهد و شبیه عضلهای است که بعد از تمرین، خسته میشود. بنابراین هنگام….
یک دیدگاه